تحلیل روانشناختی و کاربردی در روابط میانفردی سازمانی
مقدمه
در فضای سازمانی، کیفیت روابط انسانی نقش محوری در عملکرد، انگیزه، رضایت شغلی و موفقیت سازمان دارد. اما اغلب فراموش میکنیم که پایهی تمام این روابط، خودِ واقعی افراد است؛ یعنی همان بخش از وجود ما که بدون نقاب، صادقانه، عمیق و همراستا با ارزشهایمان عمل میکند.
اگر افراد نتوانند خود واقعیشان را در محیط کار تجربه کنند، روابط کاریشان سطحی، پرتنش، رقابتی و فاقد اعتماد خواهد شد. در این مقاله، رابطه خود واقعی را در سه سطح بررسی میکنیم:
همکار با همکار
مدیر با مدیر
همکار با مدیر و بالعکس
1. رابطه خود واقعی و روابط بین همکاران
در تیمهایی که خود واقعی اعضا دیده نمیشود:
رقابت ناسالم، مقایسه و قضاوت زیاد میشود.
افراد از ترس قضاوت، ایدههای واقعیشان را مطرح نمیکنند.
اعتماد و همکاری جای خود را به محافظهکاری و فاصله میدهد.
اما در فضایی که افراد میتوانند خود واقعیشان باشند:
گفتوگوها صادقانه و خلاقانه است.
مسئولیتپذیری بالا میرود.
تعارضها سریعتر و انسانیتر حل میشود.
مثال: فردی که ذاتاً خلاق است ولی چون فضای تیم سرکوبگر است، ایدههایش را پنهان میکند. اگر اجازه بروز خود واقعی داشته باشد، تیم سود زیادی از خلاقیت او خواهد برد.
2. رابطه خود واقعی و روابط بین مدیران
بین مدیران، فضای مقایسه و رقابت اغلب شدیدتر است. در این سطح، فاصله گرفتن از خود واقعی باعث میشود:
تصمیمها بهجای منافع سازمان، براساس منافع فردی گرفته شوند.
جلسات مدیریتی پر از تعارف و بازیهای سیاسی شود.
همکاری میاندستگاهی ضعیف گردد.
وقتی مدیران خود واقعیشان را وارد تعاملات میکنند:
همکاریها مبتنی بر شفافیت و همدلی میشود.
یک مدیر از بیان اشتباهاتش نمیترسد؛ چون میداند اعتبار او وابسته به صداقتش است.
مدیران باهم رقابت سالم و هدفمند دارند، نه دروغین و فرساینده.
3. رابطه خود واقعی و تعامل میان مدیر و کارمند
در این رابطه، مخفی کردن خود واقعی بسیار رایج است. کارمند از ترس اخراج یا قضاوت، نقش بازی میکند و مدیر برای حفظ اقتدار، فاصله میگیرد.
عواقب نادیدهگرفتن خود واقعی در این رابطه:
کاهش اعتماد دوطرفه
سانسور اطلاعات مهم از سمت کارمند
عدم جرئت در طرح انتقادات
رفتارهای دوگانه و پنهانی
اما وقتی فضا امن و انسانی باشد:
کارمند ضعفهایش را صادقانه بیان میکند.
مدیر بازخورد واقعی و محترمانه میدهد.
انگیزهها درونیتر و عمیقتر میشوند.
راهکارهای توسعه خود واقعی در محیط سازمانی
آموزش مهارت خودآگاهی:
افراد باید بتوانند باورها، ارزشها، ترسها و تواناییهای واقعی خود را بشناسند.ایجاد فرهنگ سازمانی امن:
فرهنگی که در آن اشتباه پذیرفته شود، بازخورد محترمانه باشد و قضاوت حذف شود.مربیگری و کوچینگ فردی و گروهی:
به افراد کمک کند با خود واقعیشان ارتباط برقرار کنند و آن را در تعاملات نشان دهند.ارزیابیهای رفتاری و روانشناختی:
تا مدیران بفهمند چه عواملی جلوی اصالت کارمندان را میگیرد.گفتوگوهای باز و بدون قضاوت در جلسات:
برای تمرین حضور اصیل در جمع.
جمعبندی
حضور خود واقعی در سازمان، یک لوکس یا شعار نیست؛ بلکه پایهی روابط مؤثر، تصمیمگیری سالم، تعارضزدایی و انگیزش واقعی در محیط کار است. هر چقدر فاصله بین "من واقعی" و "من شغلی" کمتر شود، هم فرد و هم سازمان رشد پایدارتری را تجربه خواهند کرد.